کد مطلب:140218 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:205

رسیدن نامه خامس آل عبا به دست یزید بن مسعود نهشلی
پس از آنكه ابورزین نامه امام علیه السلام را به دست یزید بن مسعود داد و وی از مضمون آن مطلع شد مردم بنی تمیم و بنی حنظله و گروه بنی سعد را طلب فرمود و انجمنی تشكیل داد و سپس آغاز سخنرانی نمود و گفت:

ای قوم: مرا در میان خود چگونه یافتید؟

گفتند: به خدا سوگند كه تو همواره خیرخواه و پشتوانه ما بوده و اسباب شرف و باعث افتخار و سربلندی ما بوده ای، انت و الله فقرة الظهر و اصل الفخر. فرمود: من شما را امروز در این انجمن گرد آورده ام كه با شما مشورت كرده و


از شما استعانت جویم.

جملگی گفتند: مطلب خود را بیان كن، آنچه از دستمان برآید در نصرت و یاری تو كوتاهی نكرده و از آن مضایقه نخواهیم نمود.

ابن مسعود فرمود: ای یاران، معاویه مرد و جان به مالك دوزخ سپرد و بدین ترتیب اركان ظلم و ستم خراب شد، اكنون یزید شارب خمر و مایه هر فسق و فجور مدعی خلافت بر مسلمین شده، سوگند به ذات اقدس الهی كه جهاد با این گبرزاده پلید بدگهر در راه دین افضل است از جهاد با مشركین.

سپس به مدح و منقبت سرور آزادگان پرداخت و گفت:

ای مردم، این است شاه سرافراز و ماه خطه حجاز حضرت اباعبدالله و پسر رسول خدا و نسل ذبیح الله و نجل خلیل الله و ذریه نجی الله و باقی مانده صفی الله كه شرافت اصل و طهارت نسل و پاكی طینت و صافی سریرت و علو همت و سمو رتبت و وجاهت عقل و وفور علم و فضل و ظهور حلم و خلق عظیم و جود جسیم و صفای ظاهر و سیمای زاهر و عدل كامل و بذل شامل دارد اولی الناس به خلافت او است.

ای مردم از جاده نورانی حق قدم نكشید و در بیابان بطلان گمراه نگردید و در تیه ضلالت قرار نگیرید در روز جمل اگر صخر بن قیس اسباب خذلان شما گشت بیائید امروز خود را از آن خسران و خذلان بیرون آرید، پسر پیغمبر و نور دیده حیدر و سرور سینه فاطمه اطهر را یاری و در ركاب ظفر اثرش جان نثار كنید و نباید در نصرتش تقصیر نمائید كه مقصر در یاری حضرت شهریاری او مورث ذلت و خواری در اولاد و ذراری وی خواهد شد و نسلش منقرض خواهد گشت.



سر چه متاعی است در راه دوست

بار گرانی است كشیدن به دوش



اینك من لباس حرب بر خود تنگ پوشیدم، زره حراست در بر و سپر صبر بر سر گرفتم. این است نیت من، اكنون منتظر جواب شما می باشم، خدا شما را


رحمت كند، جواب شافی و وافی بدهید